🌺مقایسه ی پدر و پسر🌺
مردی سالخورده با پسر تحصیل کردهاش روی مبل خانه خود نشسته بودند ناگهان کلاغی کنار پنجرهشان نشست.
پدر از فرزندش پرسید:این چیه؟ پسر پاسخ داد: کلاغ
پس از چند دقیقه دوباره پرسید:
این چیه؟» پسر گفت:بابا من که همین الان بهتون گفتم، کلاغه.
بعد از مدت کوتاهی پیر مرد برای سومین بار پرسید:
این چیه؟ عصبانیت در پسرش موج میزد و با همان حالت گفت: «کلاغه کلاغ!
پدر به اتاقش رفت و با دفتر خاطراتی قدیمی برگشت.
صفحه ای را باز کرد و به پسرش گفت که آن را بخواند.
در آن صفحه این طور نوشته شده بود:
❣امروز پسر کوچکم ۳ سال دارد.❣
و روی مبل نشسته است هنگامی که کلاغی روی پنجره نشست پسرم ۲۳ بار نامش را از من پرسید و من ۲۳ بار به او گفتم که نامش کلاغ است.
هر بار او را عاشقانه بغل میکردم و به او جواب میدادم و به هیچ وجه عصبانی نمیشدم و در عوض علاقه بیشتری نسبت به او پیدا میکردم .
🌴احوالات راه شام _منزوی🌴
قویوبلا چولده آی بابا آنام باجیم ملرمنی
سالوبلا ئوزگه لر کیمین گوزیندن عمه لرمنی
** * * * * * * 🍃 🌹 🍃
🌴زبانحال حضرت رباب اثر فوقالعاده مرحوم ذهنی زاده 🌴
قالدون اوچ گون اوچ گئجه عطشان اوغول
ایچدون آخِر سو یرینه قان اوغول
* * * * * * * * * * 🍃 🌹 🍃
🌴صافی بیرجمع دیوللر... 🌴
زبانحال بسیار شیرینی در مورد زبانحال حضرت رباب (س) به فرزندش از مرحوم صافی (بعد از شهادت)
*************🍃🌸🍃
آنان اُلسون گوزون آچ اصغریم ایوای بالا وای
یاندورور عالمی نسگل لریم ایوای بالا وای
نیه بس آغلاموسان، سینمی داغلاموسان
آ🌺رزوی کربلا _ حسینی 🌺
ای کرب وبلا نین یئری ای کعبه دن اشرف
الله معرف سنـــــــه سن بیتـــــــــه معرف
توپراقوی هر کیمسه اوپوب کامه چاتوبدی
شانونده بو بسدور که حسین سنده یاتوبدور
*******🍃🌹🍃
✳️زبانحال حضرت امام حسین(ع)دربالین حضرت ابوالفضل(ع)✳
ای حرمون غصه لی ماهی
قیزلاریمون پشت وپناهی
باشیوین اوستونده حسینون
عرشه چیخوب شعله ی آهی
توکرگوزلرقانیاش/نواایلرداغ داش
سنون آننون مثلی/بئلیم سیندی قارداش
اباالفضلیم۲
💦💦💦💦💦💦💦💦💦
🌴قتلگاه🌴
مرحوم استاد منزوی
حسین دیوانه سی عاقلدی والله
بیزه ایراد ایدن غافلدی والله
طواف کعبه زمزم دستمازی
حسینسیز مطلقاً باطلدی والله
🌺🌺🌺🌺🌺