هیات محبان حضرت ابوالفضل(ع)شهرستان مرند

http://telegram.me/mohebbaneabolfazl
هیات محبان حضرت ابوالفضل(ع)شهرستان مرند

🌷🌷🌷🌷
روابط عمومی هیات محبان ابوالفضل ع مرند
http://telegram.me/mohebbaneabolfazl
🌷🌷🌷🌷

پربیننده ترین مطالب

پند شبانه

سه شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۳۵ ق.ظ



🌹🌹🌹🌹🌹🌹


آیَتُ الله مُجْتَهِدےٖ تِهْرَانےٖ(ره):

ازعزرائیل پرسیدند:

تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟

عزرائیل جواب داد:

یک بارخندیدم،

یک بارگریه کردم

ویک بارترسیدم.


⭕️‍"خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم، اورا در کنار کفاشی یافتم که به کفاش میگفت: کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم.


⭕️‍"گریه ام" زمانی بود که به من دستور داده شد جان زنی رابگیرم، او را دربیابانی گرم و بی درخت و آب یافتم که درحال زایمان بود.. منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم.

دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم.


⭕️‍"ترسم" زمانی بودکه خداوندبه من امرکرد جان فقیهی را بگیرم نوری از اتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد.

و زمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم.. دراین هنگام خدا وندفرمود:

میدانی آن عالم نورانی کیست؟..

او همان نوزادی ست که جان مادرش را گرفتی. من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن، موجودی در جهان بی سرپناه خواهد بود...

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۲۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی